ســـــلام دوستای مهربونم واقعا از کامنتهایی ک برام گزاشتین خیلی خوشحال شدم فکر میکردم دیگه فراموش شدم این کار خیلی ساده هستش صرفا برای اینکه علت غیبتمو خواستم بگم گزاشتم فقط قضیه من مثل ی داستان میمونه پارسال همین موقع ها کربلا ثبت نام کردم درست همین موقع هم ناخداگاه متوجه شدم چشمم مشکل پیدا کرده هر دکتری رفتم گفتن خانم تا دو هفته دیگه کور صد در صد میشی ن راهی هست ن علاجی هیچی کاری نمیتونیم بکنیم و بهتون پیشنهاد میدیم ک کربلا نرید چون بیماریتون خیلی جدی هستش کربلا بری بدتر میشه دلم شکست گفتم ن میرم پیش دکتر دکترا اونجا خوب میشم خندیدن بهم مسخرم کردن از سفرم نموندم رفتم اومدم دکتر وقتی معاینم کرد تعجب کرد نمیدونست بخنده یا گریه کنه گفت هیچ بیماری و علائمی از بیماری وجود نداره چیکار کردی خداروشکرکردمو گفتم شفا گرفته اقام حسینم عباسم رفتم پیش اون دکترا برای همین روحیمو از دست داده بودم اشتیاقی نداشتم کار انجام بدم بعضی وقتها ب چشمم استراحت میدم.